دانلود و متن آهنگ پریشان محسن چاوشی

آن دوست که من دارم وان یار که من دانم شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم
بخت این نکند با من کان شاخ صنوبر را بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم
ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی مجموع چه غم دارد از من که پریشانم
از من که پریشانم …
دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من چون یاد تو می آرم خود هیچ نمیمانم
ای خوبتر از لیلی بیمست که چون مجنون عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم
یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند از روی تو بیزارم گر روی بگردانم
یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند از روی تو بیزارم گَر روی بگردانم

آن دوست که من دارم وان یار که من دانم شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم
بخت این نکند با من کان شاخ صنوبر را بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم
ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی مجموع چه غم دارد از من که پریشانم
از من که پریشانم ...
دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من چون یاد تو می آرم خود هیچ نمیمانم
ای خوبتر از لیلی بیمست که چون مجنون عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم
یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند از روی تو بیزارم گر روی بگردانم
یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند از روی تو بیزارم گَر روی بگردانم

سایر آهنگهای محسن چاوشی

کد آهنگ برای وبلاگ

دیدگاه ها