هلّا توان همه عاشقان در ميهن ..
هلّا توان همه عاشقان در تبعيد
دوباره زاغه نشينان به زاغه برگشتند
دوباره طاهره ها از گرسنگی مردند
دوباره راضيه بر فقر خويش راضی شد
بجای کشت کشاورز را درو کردند
بجای نان به تساوی گلوله قسمت شد
هلّا توان همه عاشقان در ميهن
هلّا توان همه عاشقان در تبعيد
دوباره نفير ديو کشت عاشقان آزادی
دوباره ساده ترين حرف تيرباران شد
دوباره هر چه که رشتيم پنبه شد در باد
دوباره هر چه زمين بود گور ياران شد
هلّا توان همه عاشقان در ميهن
هلّا توان همه عاشقان در تبعيد
دوباره می شود آری به باغ گل روياند
دوباره می شود آری به دشت سبزه نشاند
دوباره می شود از خانه های شاد گذشت
دوباره می شود از کودکان ترانه شنيد
دوباره می شود آری اگر بپيونديم
به ديدگان پر از انتظار شب زدگان
دوباره می شود آری اگر شکسته شود
شب سکوت و شب ترس و ياس ما ياران
هلّا توان همه عاشقان در ميهن
هلّا توان همه عاشقان در تبعيد
هلّا توان همه عاشقان در ميهن
هلّا توان همه عاشقان در ايران